به گزارش شهرآرانیوز؛ شب آخر قدر بود و هرکس هر حاجتی داشت رو به سوی اماکن مقدس و متبرک شهر و دیار خویش میآورد.
حرم امام رضا (ع) هر سال و در شبهای قدر میزبان کسانی است که در سکوتِ مطلق، قدرِ شب احیا را میدانند و با جان و دل مناجات میکنند.
ناشنوایان هرساله در رواق حضرت زهرا(س) جمع میشوند و به رسم دیرین ارادت به ساحت مقدس مولی الموحدین، حیدر کرار، یا علی را در سکوت فریاد میکنند.
شب قدر امسال، یک فریم ویژه داشت؛ فریمی که کمتر با آن مواجه شدیم و از آن قابهایی بود که نمادی از عشق و رفاقت بهحساب میآید.
در گوشهای از رواق حضرت زهرا(س) و به هنگام قرائت دعای جوشن کبیر و آنهم در فراز ۵۹ این دعای شریف، دو بانوی ناشنوا را دیدیم که کنار هم مشغول مناجات و راز و نیاز بودند. در هنگام ادای «یَا حَبِیبَ مَنْ لا حَبِیبَ لَه، یَا طَبِیبَ مَنْ لا طَبِیبَ لَه»، چیزی نظرم را جلب کرد؛ یکی از آن دو خانم هم ناشنوا بود و هم نابینا. در واقع برعکس سایرین که با اشارت دست و زبان اشاره میتوانستند با دعا همراهی کنند، او نمیتوانست این کار را انجام دهد.
آن خانم دیگر، اما به یاری رفیقش رسید و دستان او را در دست خود گرفت و هر جمله را با فشردن انگشتهای دست دوستش برای او معنا میکرد. گاهی دست راست دوستش را بلند میکرد و گاهی هم به لمس یکی از انگشتان بسنده میکرد. این لمسها هرچه بود، فراز ۵۹ دعای جوشن کبیر را برای آن دوست پر مفهوم میکرد و فیض دعا را در قلب او مینشاند.
درست نمیدانم با لمس کدامین انگشت یا کدام بالا و پایین بردن دست، جمله معروف «یَا رَفِیقَ مَنْ لا رَفِیقَ لَهُ» ترجمه شد؛ اما یقین دارم این دعای شیرین دیشب ادا شد و همه دیدند وقتی خداوند با کسی رفاقت کند، هیچ رفیقی جز او برای ما خوب نیست.